نامه نادر ابراهيمي‎ ‎به همسرش‎ ‎:

>>>>>>>>>>>>نادر ابراهيمي داستان‌نويس معاصر ايراني است>>>>>>>>>>>>او علاوه بر نوشتن رمانو داستان کوتاه، در زمينه‌هاي فيلم‌سازي، ترانه‌سرايي، ترجمه، و روزنامه‌نگاري نيز فعاليت کرده‌است....
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , , ,
دانلود / توضیحات بیشتر

بيا .........

بايد قصه اي تازه آغاز كنم و نشان دهم كه هنوز ميتوانم عشق بورزم باز هم برايت مينويسم از لحظه ضيافت من و دل كه در آن جاي تو خالي بود و باز هم برايت مينويسم از عطش ديدار تو,از بغض غربت كه واژه به واژه آن را گريه كردم ابري ديگر فرا گرفته است آسمان دلم را ميان غباري از درد نشسته ام به انتظار نگاه باراني صده ها, هزاره هاست كه نشسته بر سكوي انتظار يخ بسته ام,سنگ شده ام بدل به تنديسي سيماني شده ام .مدتهاست كه زمان گم كرده بر قلب خالي اين تنديس سيماني چشم اميد دوخته ام و تو را كه نميدانم كيستي و فقط ميدانم مثل هيچكس نيستي ,انتظار ميكشم. بر هر ضريحي,بر هر شاخساري,بر هر قفلي,بر هر سبزه و گلي,بر هر باغ و گلستاني,بر هر خاطره و خاطره اي و بر تمامي لحظه هاي فرصت رو به پايانم آمدنت را دخيل بسته ام .............................................................بيا
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , , , , ,

آواز عاشقانه

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست دیگر دلم هوای سرودن نمی کند تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست سربسته ماند بغض گره خورده در دلم آن گریه های عقده گشا در گلو شکست ای داد، کس به داغ دل باغ دل نداد ای وای ، های های عزا در گلو شکست آن روزهای خوب که دیدیم ، خواب بود خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست " بادا " مباد گشت و " مبادا " به باد رفت " آیا " ز یاد رفت و " چرا " در گلو شکست فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست تا آمدم که با تو خداحافظی کنم بغضم امان نداد و خدا .... در گلو شکست
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , , , ,

نامه نادر ابراهيمي‎ ‎به همسرش‎ ‎:

>>>>>>>>>>>>نادر ابراهيمي داستان‌نويس معاصر ايراني است >>>>>>>>>>>>او علاوه بر نوشتن رمانو داستان کوتاه، در زمينه‌هاي فيلم‌سازي، ترانه‌سرايي، ترجمه، و روزنامه‌نگاري نيز فعاليت کرده‌است. ...
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , , ,
دانلود / توضیحات بیشتر

بيا .........

بايد قصه اي تازه آغاز كنم و نشان دهم كه هنوز ميتوانم عشق بورزم باز هم برايت مينويسم از لحظه ضيافت من و دل كه در آن جاي تو خالي بود و باز هم برايت مينويسم از عطش ديدار تو,از بغض غربت كه واژه به واژه آن را گريه كردم ابري ديگر فرا گرفته است آسمان دلم را ميان غباري از درد نشسته ام به انتظار نگاه باراني صده ها, هزاره هاست كه نشسته بر سكوي انتظار يخ بسته ام,سنگ شده ام بدل به تنديسي سيماني شده ام .مدتهاست كه زمان گم كرده بر قلب خالي اين تنديس سيماني چشم اميد دوخته ام و تو را كه نميدانم كيستي و فقط ميدانم مثل هيچكس نيستي ,انتظار ميكشم. بر هر ضريحي,بر هر شاخساري,بر هر قفلي,بر هر سبزه و گلي,بر هر باغ و گلستاني,بر هر خاطره و خاطره اي و بر تمامي لحظه هاي فرصت رو به پايانم آمدنت را دخيل بسته ام .............................................................بيا
می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , , , , ,